سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مینویسم که یادم بمونه
صفحه نخست            پروفایل مدیر وبلاگ            پست الکترونیک   
موضوعات
RSS Feed
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 18725

دوشنبه 90/2/26 :: 9:56 صبح ::  نویسنده : شبنم

اولین سفر در زندگی مشترک بود

من این همه مدت بود که معراج میشناختم باهاش زیاد این ور اون ور رفتم

اما از وقتی عقد کردیم و رابطمون وارد یه مرحله جدید شده هر وقت میبینمش

ازش خجالت میکشم یه بارم بهش گفتم میگه تو دیوونه ای اما دست خودم نیست

تو این سفر یه روزه هم همین طور بود ولی در کل خیلی خوش گذشت

به خاطر دانشگاهمون مجبور بودیم کوتاهش کنیم . خدا رو شکر معراج خوش مسافرته

یه ساعت باهاش بری بیرون انقدر بهت خوش میگذره که اصلا به زمان اهمیت نمیدی

در گوشی : ولی نمیدونم چرا یه ترسی تو دلمه خدایا ازت میخوام کاری کنی

همیشه به هم اطمینان داشته باشیم و به هم احترام بذاریم     آمین

پ . ن : پست بعدی درباره فرهنگ طلبگی




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90/2/22 :: 12:5 عصر ::  نویسنده : شبنم

خاطرات تخریب چی :

شهید برونسی :

با چند تا از دوستاش تو یه منطقه به یه میدون مین میرسن که خیلی هم پیچیده بوده

و برای باز کردن معبر به مشکل میخورن . دیگه هیچ راهی براشون باقی نمیمونه که

 شهید برونسی سر به سجده میبره و وقتی که از سجده بلند میشه به پهنای صورتش زمین 

خیس میشه و بعد به یه نقطه اشاره میکنه و میگه از اونجا شروع کنیم همه کسایی که

اونجا باهاش بودن میگن امتحان کردیم نشد اما شهید برونسی اصرار میکنه

یه بار دیگه که امتجان میکنن مسیر باز میشه و رد میشن . بعد که از شهید برونسی سوال میکنن میگه :

وقتی در سجده بودم حضرت فاطمه (س) رو دیدم که فرمودند از اونجا رد بشیم .

پ.ن : شاید بعضیا با خودشون بگن اینا همش حرفه و دروغ و خرافات اما به خدا

تموم این اتفاقات در زمان جنگ افتاده و رزمنده های ما خیلی وقتا با

همین ارتباط ها و راز و نیاز ها مشکلاتشون رو حل میکردن

پ.ن: سعی میکنیم باز هم از شهدای جنگ تحمیلی خاطره بنویسیم

پ.ن : خداوندا این ریحانه جان مارا حفظ بفرما که این( پ.ن) ها همه شان زیر سر اوست .   




موضوع مطلب :
یکشنبه 90/2/18 :: 6:27 عصر ::  نویسنده : شبنم

ای عزیز بی قرینه کی میایی ...

کافیه یه روز بعد از ظهر از خونه به قصد قدم زنی و نگاه کردن ویترین مغازه ها بری بیرون

اون وقته که متوجه میشی چقدر اوضاع شهر و آدماش بد شده

دیگه هیچ کس به فکر فرداش نیست ... اصلا انگار نه انگار که قراره بمیری و اون دنیا باید جواب پس بدی

دیگه هیچ کس به فکر اون کسی نیست که منتظره ماها یه ذره به خودمون بیاییم تا بیاد

دیگه هیچ کس به فکر انتقام سیلی خوردن بهانه خلقت نیست

دیگه هیچ کس غروب جمعه به فکر این نیست که چرا این جمعه هم نیومد  

دیگه هیچ کس فکر امام زمان نیست ... آقا قربونت برم چقدر غریبی .

تازه اگه  بخوای بهشونم بگی که چرا اینجوری شدن میگن : گناهش پای خودمون

تو روز شهادت آهنگ میذارن صداشم انقدر زیاد میکنن که همه محکوم به شنیدن میشن

نماز خونا کم شدن . دخترا و پسرا که دیگه غربی میگذرونن . اگه پیشرفت یعنی این من از پیشرفت بیزارم

خدا جونم به ما توفیق ترک گناه عطا کن . به ما در رکاب مهدی بودن را بیاموز   




موضوع مطلب :
جمعه 90/2/16 :: 7:55 عصر ::  نویسنده : شبنم

این قدر پی قبر من مظلومه نگردید            هر جا دلتان میشکند قبر من آنجاست

هر جا که عزا بر من مظلومه گرفتند           ساکت ننشینید حسین و حسن آنجاست

شهادت بانوی دو عالم بر عالمیان تسلیت




موضوع مطلب :